جملات ناراحت کننده

بیا رقم بزنیم ،
قصّه ی عاشقانه ای را که
تا آخرش پای هیچ نفر سومی به میان نیاید . . .

.

.

.

عاشقانه

دلم
اسارتی میخواهد
از جنس تو . . .
مثل حبس شدن گوشه آغوشت !

.

.

.

عاشقانه

گذشته ام را برگردان
می خواهم تنها باشم !
نه تنهاتر . . .

.

.

.

love

محبت کردنت مثل خامه های روی قهوه بود !
طعمی نداشت ؛
اما خواب را از سر می پراند . . .

.

.

.

عاشقانه

کاش می توانستم در یک دوستت دارم ،
کلمات بیشتری به کار برم !
مثلا میشد نوشت
من تو را دوستت ، باران دارم
گریه دارم ابر دارم . . .

.

.

.

مردونه

حواست باشد ؛ به خیال خودت
مردترین مرد
روزگار هم که باشى
وقتى یک زن را نفهمى ،
به درد لاى جرز هم نمى خورى . . !

.

.

.

زیبا

عمرمن در شب نشست و عشق من در مه شکست ،
قصه ام این است و جز این نیست ،
تحریرش کنید . . .

.

.

.

غمگین

آسمانت همه‌جا ، سقف یکی زندان است !
روشنای سحر این شب تارانت کو؟

.

.

.

چای

عشق من برای تو ؛
همان چای لب سوز بود ،
آنقدر نیامدی که یخ کرد و از دهان افتاد . . .

.

.

.

عاشقانه

آدم وقتی یک بار رابطه درست و حسابی را تجربه می‌کند ،
بدل بودن بقیه را زود تشخیص می‌دهد
دیگر سرش کلاه نمی‌رود !
یعنی زندگی نمی‌تواند گولش بزند . . .

.

.

.

ساعت

اتفاق افتادنت وسط زندگی ام
همان قدر محال است که ،
برگشتن عقربه های
ساعت به عقب . . !

.

.

.

عاشقانه

ما دو پیراهن بودیم
بر یک بند ؛
یکی را باد برد‌ و دیگری را باران
هر روز خیس میکند . . .

.

.

.

دلتنگی ، خوشه ی انگور سیاه است . . .
لگد کوبش کن ، لگد کوبش کن ؛
بگذار ساعتی سربسته بماند
مستت می کند اندوه !

.

.

.

عشق ‌
پرنده‌ی ترسویی نیست ‌!
که با یک کیش ‌
دور شود ‌. . .

.

.

.

شب …
آنجایش کسل کننده میشود ،
که تمامى مسیرهاى منتهى به تو
مسدود میباشد . . .

.

.

.

مادر مرا ببخش بخاطر شکست هایم ؛
انتخاب هایم ، تنهایی هایم
و گریه هایم ؛
که همه بخاطر کس دیگر بود . . .
اما تو غصه ام را خوردی !

برچسب‌ها: دلنوشته های غمناک, جملات غمگین, جملان غمناک, جملا دلتنگی, جملات بی کسی